_كي از عادتام از بچه گي اين بود كه هر جا چهار خونه بود يا مربع سري تو ذهنم بند و بساط لي لي راه مينداختم وقتيم كه تعداد بيشتر بود با حريف خيالي شطرنج ميزدم . هنوز هم همه جا همين كارو ميكنم .بيشتر از همه رو روميزييهاي 4 خونه .
_از تنهايي رفتن به جايي خوشم نمياد مگر اينكه به سرم زده باشه كه يك راهي رو معمولا تنها ميرم و ميام و سريع هم اروم ميشم.
_عاشق اينم كه داخل كيف ادمها سرك بكشم . ديوونه ي اين كارم .اخه تو نظرم هر ادمي رو ميشه از محتوياتِ كيفش شناخت.
_بعضي وقتا كه ميخوام به حيوونا محبت كنم اذيتشون ميكنم بعد قيافه شون كه مظلوم شد ،قربون صدقه شون ميرم.
_كسايي رو كه بيشتر دوست دارم كم تر زبوني ميگم يا ميبوسمشون .
_كسي كه ازش خوشم نياد هيچ جوره دوستش ندارم هيچ جوره ها .كسيم كه خوشم بياد سخت ازش زده مشم مگر اينكه خيلي اذيتم كنه.
_كم تر صدام در مياد به اعتراض(مخصوصا جاهايي كه رو در واسي دارم).
_وقتي يك شعر رويكي ديگه ميخونه بيشتر لذت مي برم (تازه كشف كردم)
_يك محبتهايي هيچ وقت از يادم نميره حتي اگه از اون ادم متنفر باشم.
_تو هر فيلم يا بعضي كتابا يك صحنه هايي هيچ وقت از يادم نميره و اونها رو بارها و بارها ميبينم يا ميخونم.
_هميشه موچين دستمه بي خود بيخود.
_خيلي وقتها كار يا رفتار نسنجيده دارم و پشيمون ميشم زود.
_از مهمون خوشم نمياد مگر ايمكه خيلي صميمي باشم باهاش.
_نا شكري زياد ميكنم مخصوصا وقتي خودم و تو اينه ميبينم.
_گاهي مظلوم نمايي كردن رو پيش كسايي كه دوستشون دارم دوست دارم.
_در مقابل جنس مخالف خيلي كم حرف و خجالتيم مگر اينكه خيلي به اخلاقم بخورن يا از بچه گي باهام باشن.وگرنه دست وپام رو گم ميكنم