از مدت ها پيش قرار بود هر چند وقت يكبار پستي براي معرفي كتاب بزارم ،كه البته خيلي دير شد اما امروز فرصت كردم براي گذاشتنش.
كتابي كه ميخوام به عنوان اولين كتاب معرفي كنم (ميرا)نام داره .
كتابي كم حجم اما فوق العاده و خوندني .
داستان در مورد شهري با ديوارها و خونه هايي از شيشه ست ،كه در اون تنها بودن جرم بزرگيه البته بعد از فكر كردن.
در اين شهر هر كس كه فكري داشته باشه يا علايقي خطرناك محسوب ميشه و دولت به سرعت در صدد اصلاحش بر مياد.
نوشتن ممنوع،دوست داشتن ممنوع، فكر كردن ممنوع .
همه چيز براي دولت و تحت نظر دولت براي حفظ قدرت و حكومت.
در واقع اين كتاب انتقادي ِ به جوامع كمونيستي يا امثال اونها.
در قسمتي از كتاب اومده:
<< در دشت مردم راه مي روند و با لبخند به يكديگر برخورد ميكنند تمام شان اصلاح شده اند. دسته جمعي راه مي روند بازوهاي هم را گرفته اند . فرد اصلاح شده قادر نيست به تنهايي راه برود ،اگر بدون همراه باشد مي ترسد و تعادلش را از دست مي دهد .گاهي آنهارا مي بينم كه بدون حركت در حالي كه سرهايشان خندان به طرف آسمان است و از ترس مي لرزند،روي قيرها دراز كشيده اند .منتظرند كه كسي آن ها را بلند كند و به خانه برساند . اگر كسي اين كار را بكند ديگر رهايش نمي كنند و مثل بچه ها ،تمام راه را به او مي چسبند. بيماري به من آسيب فراوان زده ولي نيروهايم را افزون كرده است . ميخواهم ساعتها ،تنها در دشت بدوم. روز شده است بايد كاغذ ها را پنهان كنم.>>
نويسنده:كريستوفر فرانك
مترجم :ليلي گلستان
ناشر:بازتاب نگار
۹ نظر:
کتاب خوبی به نظر میاد..هم از نویسندش ..هم مترجمش..هم جلدش..و هم متنی که ازش گذاشتی...میخرمش
سلام عزيزم
ممنون از معرفي كتاب.. به نظرم مياد كه جالبه. بايد بخونمش. تا يه حدي شباهت به 1984 داره، درسته؟؟؟ البته سبكش و حرفش..
ممنونم كه درباره ش توضيح خوب و كاملي رو اينجا نوشتي. حتما مي خونمش..
من نخوندمش ولی پیداش کردم میخونم.
مرسی مهسا جون بابت معرفی کتاب
الان هم همنیه... هر که از ما نیست باید بره...
یاد 1984 افتادم ...
یاد 1984 افتادم ...
یاد 1984 افتادم ...
به ترنج و پوريا:
آره دقيقا تو همون مود 1984 همون انتقادها به سبك ديگه.
سلام
من یه سالی ازت کوچیکترم.4سال پیش منم یه مطلبی راجع به میرا نوشتم.اگه حال داشتی بخون.هرچند الان به نظرم خیلی غیرحرفه ای اومد.
http://dark-sky.blogfa.com/post-140.aspx
ارسال یک نظر